تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
قاچاق؛ دمل چرکینی که به سرطان تبدیل می شود

قاچاق؛ دمل چرکینی که به سرطان تبدیل می شود

اگر در اوایل انقلاب، جنگ تحمیلی و به طور کلی در سه دهه گذشته، قاچاق کالا دمل چرکینی بر پیکر اقتصاد کشور بود اینک این دمل در حال تبدیل شدن به یک غده سرطانی است.

 از هزارتوی «قاچاق» اکنون به مثابه جعبه سیاهی تعبیر می شود که به لحاظ پیچیدگی، وسعت، ویژه خواری و درگیر شدن منافع عده زیادی با آن، هنوز رمز گشایی نشده است.

هنوز به سووالات اساسی بیشماری در مورد قاچاق پاسخ داده نشده است اینکه به راستی چرا پدیده قاچاق کالا از سه دهه گذشته تا کنون در کشور حل نشده است ؟ چرا قاچاق نه تنها متوقف شده بلکه روند آن سیر صعودی داشته است؟ آیا دولت نمی تواند از شر این بیماری مزمن خلاص شود ؟ تاثیرات قاچاق بر اقتصاد کشورچیست؟ چرا دولت نتواسته در مقابله با قاچاق کالا موفق باشد؟ آیا افراد و گروه هایی در درون دولت و یا بیرون از آن وجود دارند که منافع ملی را کنار گذاشته و طرح مبارزه با قاچاق کالا را عقیم گذارند؟ آیا اساسا عزمی در دولت برای جلوگیری از قاچاق کالا وجود دارد ؟ و بالاخره آینده قاچاق چه خواهد بود ؟

همه این سوالات نمایانگر این واقعیت تلخ است که قاچاق کالا هنوز و همچنان ادامه دارد و مسولان مربوطه هر کاری که در گذشته انجام داده اند نه تنها نتوانسته جلو آن را بگیرد بلکه اکنون قاچاق خود جزیی از وصله ناچسب اقتصاد زیر زمینی ایران شده است.

به گزارش اقتصاد پنهان از ایرنا، مردم ما همانند سایر ملل جهان دارای نقاط ضعف و قوت و خصوصیات خاصی هستند ولی در یک مورد که همه روی آن اتفاق نظر دارند و آن این است که اگر پای منافع ملی در میان باشد و برای حل مشکلی بسیج شویم یقینا آن مشکل حل می شود، نمونه بارز آن را می توان در جنگ تحمیلی و انرژی هسته ای مشاهده کرد اما معلوم نیست چرا در مورد قاچاق کالا چنین حمیت و یکپارچگی بچشم نمی خورد و به همین دلیل گشایشی نیز در این مورد حاصل نشده و نمی شود.

صورت مساله قاچاق خیلی روشن و شفاف است اینکه بیش از سه دهه است روزانه دهها و صدها تن انواع کالا در مقیاس حجیم و گسترده به ارزش میلیون ها و میلیاردها دلار به طور غیرقانونی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و از طریق دریا وارد آب های سرزمینی و سواحل ما می شود و از آنجا به سایر نقاط کشور حمل می گردد البته مرزهای غربی و بعضا شرقی کشور هم در رابطه با قاچاق کالا فعال می باشند ولی در مقایسه با مرزهای دریایی جنوب رقم ناچیزی را تشکیل می دهند.

البته باید در نظر داشت مقوله قاچاق فقط از طریق آب های آزاد و قایق و لنج صورت نمی گیرد، در خیلی از موارد کالاهای قاچاق در فرودگاه ها و بنادر رسمی با جعل و سندسازی در نوع، حجم ،تاریخ و ارزش کالا و از طریق تبانی عوامل داخلی در بدنه دستگاه های مربوطه به طور رسمی ، قانونی و به قولی ? پاک ? وارد کشور می شود .

بیکاری، فقدان سرمایه گذاری در بخش های زیر بنایی ، نبود راهبرد دراز مدت برنامه ریزی اقتصادی، سودآوری بالای کالای قاچاق در مقابل ریسک پایین آن، پرداخت یارانه به برخی از کالاها در داخل کشور ، بالا بودن تعرفه های گمرکی ، کیفیت پایین کالاهای تولید داخل ، بوروکراسی و ساختار اداری ناکارآمد و محرومیت ساکنان نقاط مرزی از انگیزه های اصلی روی آوردن خیل زیادی از مردم به سوی قاچاق است.

روزانه دهها فروند لنج و قایق های تندرو کوچک و بزرگ کالا های مورد مصرف مردم کشورمان را از پارچه و نساجی و مواد غذایی گرفته تا خودرو و لوازم خانگی و لباس از بندرگاه های کشورهای عربی توسط تجار عربی ایرانی بارگیری کرده و آن را در سواحل ایران به دلالان و قاچاقچیان طرف ایرانی تحویل می دهند البته زمان و سرعت حرکت، نحوه حرکت و پیاده شدن در سواحل و تحویل روندی بسیار سری، پیچیده و در عین حال مرموزانه و هوشمندانه است.

بارها مشاهده شده که ماموران نیروهای انتظامی در گشت زنی های 24 ساعته خود در ساحل و دریا با امکاناتی که در اختیار داشته اند به مقابله با قاچاقچیان بر خاسته و حجم عظیمی از کالاهای قاچاق را توقیف و ضبط کرده و عوامل آنها را دستگیر کرده اند ولی با این وجود قاچاقچیان هیچ وقت از پای بازننشسته و با توجه به سودهای بادآورده ای که نصیبشان می کند، تمام خطرها اعم از جانی و مالی را به جان خریده و به این کار خود ادامه می دهند .

این روندی است که از بعد از انقلاب تاکنون در سواحل و جزایر جنوبی کشورمان ساری و جاری بوده و همچنان ادامه دارد و گویا پایانی بر آن متصور نیست.

اغراق نیست اگر بگوییم ایران بهشت قاچاقچیان کالا و مرکز دامپینگ کالاهای بنجل در منطقه خاور میانه است وقتی کالا و جنسی به طور قاچاق وارد کشور می شود نه کارت تضمین( گارانتی) دارد و نه خدمات و پشتیباتی پس از فروش و اصلا معلوم نیست در کجا ساخته شده است و فاجعه از همین جا آغاز می شود.

سودجویان و تولیدکنندگان خارجی وقتی می بینند شرایط مهیا است اجناس و کالاهای معیوب، تاریخ مصرف گذشته و مسئله دار خود را چه در عرصه الکترونیک، لوازم برقی، خانگی و حتی غذایی از طریق قاچاق به بازارهای ایران سرازیر می کنند و از آنجا که نظارتی وجود ندارد بازار ایران کمک بزرگی به اقتصاد رو به رشد آنها می کند و کارخانجات آنها را سر پا نگه می دارد بطوریکه نه تنها ضرر و زیانی را متحمل نمی شوند بلکه سودهای کلانی نصیبشان می کند .

بع راستی این روند تا کی باید ادامه یابد ؟ آیا سایر کشورها هم اجازه می دهند بازارهای داخلی شان به همین راحتی جولانگاه کالاهای بنجل و بی کیفیت خارجی باشد یا قوانین سختگیرانه ای را در این مورد به اجرا می گذارند ؟ آیا سایر کشورها هم به همین صورت با دنیا تعامل اقتصادی دارند؟ متاسفانه ما با ادامه این بی برنامگی ها سکوی پرش اقتصادی سایر کشورها شده ایم.

در این حال سوال اساسی این است که میزان ارزش کالای قاچاق شده به ایران چقدر است؟ رقم ها نجومی است به طوریکه مسوولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز معتقدند میزان قاچاق کالا طی سالهای 88-89، 20 میلیارد دلار بوده که این رقم در سال های 91-90 به حدود 10 میلیارد دلار کاهش یافته است البته برخی آمار نیز آنرا بین 13 تا 17میلیارد دلار در سال برآورد می کنند.

نکته مهم در مورد کالاهای قاچاق این است که همه می دانند عمده آنها از مرزهای جنوبی و آبی از کشورهای امارات و عمان پس از چند دست گشتن با قیمت های بالا وارد کشور می شوند اکنون سوال این است که آیا خود دولت نمی تواند با سازو کارهایی که می توان طراحی های مختلفی را برای آن کرد یک منطقه هاب مثلا در سواحل جنوبی کشورمان ایجاد کنند و کالاها را با قیمت بسیار ارزان تر وارد کشور کند و در اختیار مردم قرار دهد .

واقعا سوال اساسی این است که کالاهای قاچاق با این حجم گسترده چگونه با وجود پاسگاه های متعدد آبی خاکی و ارد جزایر و سواحل شده و از آنجا با وجود ایستگاه های پست ایست و بازرسی وارد سرزمین اصلی می شود و سپس توسط شبکه های توزیع قاچاق در سراسر کشور پخش می شود ، البته قاچاقچیان با توجه به تجربه طولانی مدت خود ظاهرا برای این مشکلات نیز راه حل هایی یافته اند .

کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس طی سه دهه گذشته با سود های کلان و باد آورده حاصل از تجارت با ایران خودشان را به عنوان مناطق آزاد و مرکز دپو، جابجایی و ترانزیت کالادر منطقه معرفی کردند و از قبل آن نبض بازار 75 میلیونی ایران را با قاچاق کالا در دست گرفتند .

عمق فاجعه زمانی مشخص می شود که شما سواحل جنوبی ایران را با سواحل کشورهایی نظیر امارات و عمان از نظر عمران و آبادانی مقایسه کنید سواحل آنها سه یا چهار دهه پیش مخروبه ای بیش نبود ولی اکنون به مدد بازار گسترده ایران به مرکز صنایع گوناگون و همچنین تجارت جهانی تبدیل شده است و سواحل ما با بی برنامگی هایی که همچنان ادامه دارد همچنان بی رونق در انتظار قایق های کالاهای قاچاق از آن سوی آبها به سر می برند .

عکس هایی که در کتاب های اسماعیل رایین مورخ تاریخ جنوب کشور در مورد کشورهای خلیج فارس 40 یا 50 سال پیش چاپ شده نمایانگر وضعیت اقتصادی اجتماعی کشورهای جنوبی خلیج فارس در آن دوران است ، عکسها همگی خود سخن می گویند و نشان می دهند که در آن دوران آنها چگونه بصورت بدوی زندگی می کردند، کارشان فقط صید ماهی و مروارید بود ولی اکنون با وجود محدودیت های طبیعی و اقلیمی به مدد برنامه ریزیهای منسجم، واقع بینانه و عمل گرایانه به مراکز تجاری، بانکی، تفریحی، گردشگری و صنعتی خاور میانه و حتی آسیا تبدیل شده اند .

همچنانکه گفته شد راه حل مشکل قاچاق بسیار ساده است به این صورت که دولت از طریق خود یا تجار ایرانی، مناطق هاب تجاری در جزایر و سواحل خلیج فارس ایجاد کند سپس برای کالاها ثبت سفارش دهد یعنی بجای اینکه ما کالا را بطور قاچاق از طریق کشورهای خلیج فارس دریافت کنیم خودمان اقدام به ورود کالا با قیمت ارزان و کیفیتی بهتر نماییم، در آن صورت قاچاق کالا به صفر می رسد چرا چون دیگر کالایی برای قاچاق کردن وجود ندارد و اساسا انگیزه ای برای این کار وجود نخواهد داشت و دولت از قبل این کار می تواند مالیات نیز از این کالاها اخذ کند.

نکته مهم این است که اگر ما اقدامی نکنیم دیگران اینکار عمل را از ما می گیرند، چنانکه گرفته اند .

البته ساز و کار خشکاندن ریشه قاچاق نیاز به یک برنامه جامع دارد که کارشناسان باید برای آن برنامه ریزی و طرح مدونی را تهیه و ارایه نمایند .

واقعا کدام طرح و برنامه بهتر است؟ آیا ما اجازه دهیم همچنان تجار و بازرگانان کشورهای خلیج فارس کالا های بنجل و بی کیفیت را از چهار گوشه جهان به کشورشان وارد و بعد روی آنها سود هنگفتی کشیده و سپس آن را به کشور ما آنهم بطور قاچاق صادر کنند یا اینکه ما خودمان ابتکار عمل را به دست بگیریم کالا سفارش بدهیم و آن را با کیفیتی بمراتب بهتر و ارزانتر در بازار داخلی مان و یا حتی خارجی به فروش برسانیم ؟ .

شهرزاد نصیری دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مقاله ای موارد زیر را به عنوان پیامدهای اقتصادی ناشی از قاچاق کالا و ارز بر شمرده است :

ـ شکل گیری اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی

ـ کاهش درآمدهای دولت و افزایش کسری بودجه

ـ کاهش سطح تولید ناخالص ملی

ـ کاهش اشتغال

ـ هدر رفتن منابع ارزی کشور

ـ توزیع ناعادلانه درآمد و افزایش فاصله طبقاتی

ـ کاهش رفاه مصرف کنندگان

ـ عدم عضویت ایران در سازمان ها و مجامع تجاری بین المللی و منطقه ای به دلیل بالا بودن حقوق و عوارض ورودی بالا

وی می افزاید: پدیده قاچاق منجر به شکل گیری اقتصاد زیرزمینی یا اقتصاد سیاه می شود و از آنجا که چنین فعالیت هایی در بازار غیر رسمی انجام می شود در حسابهای ملی ثبت نمی گردد ، لذا تولید یا درآمد ناخالص ملی به دلیل فقدان آمار و اطلاعات لازم کمتر از مقدار واقعی آن بر آورد می شود و از آنجا که در اقتصاد زیرزمینی فرار مالیاتی افزایش می یابد در مجموع درآمدهای دولت کاهش می یابد .

کاهش درآمدهای دولت از محل عوارض گمرکی و کاهش منابع ارزی حاصل از صادرات رسمی نیز از پیامدهای قاچاق کالا می باشد .

نصیری ادامه می دهد: پدیده قاچاق کالا سبب می شود درآمد دولت به سه طریق کاهش یابد :

1) گسترش اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی

2) کاهش تعرفه ها و عوارض گمرکی

3) کاهش درآمدهای ارزی

لذا منابع هنگفتی از درآمد دولت که می بایست صرف حمایت از تولید کنندگان داخلی و سرمایه گذاری مولد در کشور شود به جیب قاچاقچیان می رود.

نصیری مقاله خود را چنین ادامه می دهد: از آنجا که با کاهش درآمد دولت کسری بودجه نیز افزایش می یابد لذا سرمایه گذاری در فعالیت های عمرانی و زیربنایی نیز کاهش یافته وبا کاهش منابع درآمدی لازم برای سرمایه گذاری مولد وکاهش سرمایه گذاری توسعه و پژوهش به منظور ارتقای کیفیت کالاهای داخلی کمتر از پیش می شود و اشتغال نیز کاهش می یابد .

اکثر کالاهایی که به صورت قاچاق وارد کشور می شوند رفاه مصرف کنندگان را کاهش می دهند.

واردات کالا به صورت قاچاق سبب می شود که تقریباً به دلیل عدم کنترل استانداردهای کیفیت محصولات، بهداشت وسلامت مصرف کنندگان دچار مشکل شود و همچنین به دلیل احتمال جلوگیری وکشف کالاهای قاچاق توسط ماموران، عمدتاً کالاهای ارزان و بدون کیفیت و تقریباً یکبار مصرف وارد کشور شود .

یکی از تاثیرات منفی قاچاق، عادت دادن مردم به زندگی دلالی ، خرید و فروش، سوداگری، چتربازی و بده بستان است که در آن تولید هیچ جایگاهی ندارد و همه دنبال سوداگری کالاهایی هستند که از خارج قاچاق می شود و هنر آنها فقط این است که در صدی سود روی آن می کشند و تا به دست مصرف کننده برسد قیمت ها چند برابر شده است .

به هر حال مسولان و برنامه ریزان اقتصادی کشور باید از حوادث و تحولات کشورهای اطراف درس بگیرند ویکی از این درس ها آن است که برای سواحل و جزایر جنوبی کشور که ظرفیت بسیار بالایی برای توسعه تجاری، گردشگری و اقتصادی دارند برنامه ریزی کنند و از مزیت هایی که به طور خدادادی در اختیار ما گذاشته شده به نحو مطلوب استفاده کنند .

واقعیت دنیای امروز رقابت شدید بین کشورها در عرصه اقتصادی و تجاری است، هر کشوری که ابتکار عمل و برنامه داشته باشد می تواند جایی در این رقابت برای خود تعریف و پیدا کند وگرنه باید منتظر باشد تا دیگران برای او تصمیم بگیرند.

گزارش : طاهرپور 

 انتهاي خبر //  اقتصاد پنهان  ::::  کد خبر 7178     زمان مخابره: 12/11/1392   17:42


برچسب ها : ,
ليست صفحات
تعداد صفحات : 141
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 141 صفحه بعد